دوران نوجوانی و بلوغ زمانی است که شالودهی هویتی انسان شکل میگیرد و همزمان با رشد جسمانی و عاطفی به مرور آمادهی ورود به جامعه و تجربهی زندگی اجتماعی میگردد.
درمناطق مختلف دنیا، با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتربه بلوغ طبیعی میرسند.
در آغاز بلوغ، علاقه به جنس مخالف بهعنوان یک نشانه طبیعی در دختران پدیدار میشود و هیجانهای گوناگونی را در وجود نوجوان برمیانگیزد. این کشش تند که برآیند بیداری میل جنسی و رشد عاطفی است، باعث میشود که بعضی از آنان به افرادی از جنس مخالف نزدیک شده و دور از چشم والدین با یکدیگر به گفتوگوهای صمیمانه بپردازند یا قرارهای عاشقانه بگذارند.
در این شرایط چون هنوز تکامل عقلی دوران بزرگسالی در فرد شکل نگرفته است؛ پر رنگ بودن احساسات و عواطف دختران نوجوان، برای آنها منشاء بروز مشکلات و آسیبهایی است که در مواجهه با جنس مخالف هم فراوان به چشم میخورد.
به باور روان شناسان شکفتگی تفکر دختران نوجوان با رشد تخیل، شکفته شدن عواطف و زندگی احساسی بسیار قوی، همزمان است.
گاهی این احساسات و عواطف، در ذهن دختران نوجوان دنیایی رویایی میسازند
و او را آنچنان محبوس رؤیا و تخیل میکنند که تخیل برایش از واقعیت، واقعیتر میشود؛ بنابراین، حفظ تعادل یا پیدا کردن میزانی درست از واقعیت و تخیل برای او مشکل است. در این شرایط است که یک دختر نوجوان نیاز به راهنما، و بزرگتر دارد که صمیمانه دل به رویاهای او بدهد و کمک کند که این دوران را با شادی و سلامت روح و روان بگذراند.
انکار رویا و تخیلات رمانتیک یک دختر نوجوان راحت ترین کاری است که اغلب پدر و مادرها و بزرگترهای او انجام میدهند.
غافل از اینکه این تخیلات رمانتیک برای رشد طبیعی و مـوزون یک دختر نوجوان و زندگی عاطـفی و مـعنوی او ضـرورت دارد.
اما برای مواجهه صحیح با چنین چالش بزرگی که پیش روی هر دختر نوجوانی قرار دارد تا کنون چه اقداماتی در حوزهی آموزش و پرورش و فرهنگ انجام شده است؟
شواهد و قرائن به ما میگویند هیچ کار قابل دفاعی انجام نشده است؛ آخرین شاهد ؛ فرجام تلخ برای رویای شیرین رومینای 13 ساله است!!! رویایی که به باور پاک او باید برایش خطر میکرد (جملهای که رومینا در بیو اینستاگرامش نوشته بود: برای عشق خطرکن به سیم آخر بزن ! )
در کمتر از 24 ساعت همهی ایران؛ مرد و زن، راجع به قتل فجیع یک دختر نوجوان توسط پدرش صحبت میکنند اما آیا این جنایت تازگی دارد؟
در کمال تاسف باید گفت: خیر!!!
نه تنها تازگی ندارد بلکه کاملا" مزمن شده است؛ اما هر از گاهی تازه میشود عود میکند و وجدان جامعه را به درد میآورد!!!
اما امروز چه باید کرد؟چگونه میتوان جلوی تکرار چنین فجایعی را گرفت؟
قطعا" بعد از فروکش کردن موج احساسات، ضرورت دارد که از سوی اصحاب رسانه، نخبگان جامعه و فعالان فرهنگی و اجتماعی، اقداماتی مطالبه گرانه صورت گیرد؛مطالباتی که از مهترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- اصلاح سیاستهای اجتماعی مواجهه با امر جنسی
- افزایش کیفی و کمیبرنامههای آموزش و پرورش در قبال ارتقاء خرد جنسی دانش آموزان
- تشکیل هستههای تخصصی مشاوره (سلامت جنسی) در مدارس
- ارتباط مستمر مراکز اورژانس اجتماعی روستایی و شهری با مدارس و خانوادهها
_افزایش کمیو کیفی مراکز مشاوره در روستاها و شهرهای کوچک
- پرداختن به مسائل نوجوانان در قالب تولید فیلم و سریالهای جذاب
- تولید برنامههای آموزشی گفتگو محور در صدا و سیما با موضوع نوجوانان
- تدوین قوانین حمایتی در مورد امنیت فرزندان در محیط خانواده
- به کارگیری قوانین بازدارنده از ارتکاب به جرم و رفتارهای خشونت آمیز در محیط خانواده
البته نکته مهم و کلیدی در پیگیری چنین مطالباتی، داشتن نگاه فرهنگی است و نه سیاسی؛چرا که تجربه مسائل مختلف نشان داده است که به محض سیاسی شدن یک موضوع، فضای تعامل برای حل مسئله به حاشیههای امنیتی کشیده میشود و طبعا" نه تنها ابعاد مختلف آن دیده نمیشود بلکه غالبا" چون با مسائل مختلف از جمله اهداف سیاسی خلط میشود خروجی خاصی هم نخواهد داشت.
بازدید : 467
شنبه 9 خرداد 1399 زمان : 0:37